وصیت نامه شهید ابراهیم حبیبی
نام:ابراهيم
نام خانوادگى:حبيبى
نام پدر: محمدعلى
تاريختولد:04/01/1343
ش.ش:1
محلصدورشناسنامه:قاين
تاريخ شهادت:02/01/1361
نوع حادثه:حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه:حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان:بنيادشهيداستانخراسان جنوبی
شهر :ادارهبنيادشهيدقائن
تاريخ : 18/12/60
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين
با درود به رهبركبير انقلاب فرزندحسينی(هل من ناصر ينصرنى، لبيك يا حسينى).
بار الهى ! تو خود مىدانى كه من راهم را با چشم باز انتخاب نمودم و با فكر و انديشه در اين صراط مستقيم قدم گذاشتم و اگر كشته شوم، انشاء الله اگر خداوند توفيق آن را نصيب من گرداند، با آغوش باز و سينهاى ستبر در مقابل گلولهها قرار گرفتم و كشته شدم با چشمى باز آن مرگ را پذيرفتم و اميدوارم كه خداوند اين را به عنايت فرمايد كه بتوانم خون اندك خود را در پيشگاهش بر زمين بريزم.
خدايا ! تو به وسيله پيامبرانت به ما آموختى كه پشت به دشمن و كفار نكنيد چون اين كار مؤمنين نيست و ما اين درس را فرا گرفتيم چه كشته شويم و چه بكشيم در راه تو پيروز هستيم، پس پيروزى از آن مسلمين است.
خدايا ! تو به وسيله پيامبرانت كه امر تو را پياده مىكنند به ما آموختى كه ما جز براى تو كارى آغاز نكنيم و به پايان نرسانيم.
بار الها ! تو را شكر كه به من منت گذاشتى و شهادت را نصيب من ساختى و چه زشت و ناپسند است در خانه و ميان لحاف مردن و هميشه از اين گونه مردن هراس داشتم زيرا كه دنيا محل گذر است و لذات دنيا زودگذر است و اصولا دنيا رو به فناست پس چه بهتر است كه فرزندان آخرت باشيم، پس بگذار سوراخ سوراخمان كنند و اگر اسلام با خون من زنده خواهد ماند بيائيد اى گلولهها قلبم را سوراخ سوراخ كنيد.
بار الهى ! من هم اكنون براى رضاى تو كه جز رهايى ستم كشيدگان و زجر ديدگان از دست اين شيطانهاى روزگار و تبهكاران نيست اسلحه به يك دست و قرآن را به دست ديگر و آماده جهاد با كفار و كفر جهانى هستم و اميدوارم كه سرور شهيدان حسين (ع) نام مرا در ليست شهدا قرار دهد و امام زمان دست رد بر سينه من گنه گار نزند.
پدر و مادر عزيزم، دلم مىخواست كه دستتان را مىگرفتم با هم به زيارت سرور شهيدان مىرفتيم ولى تقدير اين چنين خواست ولى اگر شما مشرف شديد و توفيق برايتان حاصل شد سلام مرا به او برسانيد و به نيابت از من ضريح و قبر شش گوشهاش را ببوسيد. يا حسين جان آن زمان كه فرياد هل من ناصر ينصرنى سر دادى ! به خدا جوانان مسلمان و پاك باخته در اين زمان به فرزندت خمينى بت شكن اين اسطوره صبر و مقاومت لبيك گفته ( لبيك يا حسين ) و به سوى تو پر كشيدند و با خون سرخ خود ثابت نمودند و مىنمايند كه اسلام و راه انبيا و راه تو حق است و تو شفاعت آنها و ما را در درگاه خداوند بكنى.
مادرم، به خدا تو و خانواده شهدا از همه افضل تريد، چرا؟ چون اماممان گفته است. پس مادرم آنچنان شاداب و صابر و مقاوم باش هر آن که دشمن ببينداز وحشت در جاى خود ميخكوب شود و چون روحيه شما مادران شهيدان را ببيند وحشت كند و ديگر ياراى مقاومت نداشته باشد. مادرم، هر موقع كه دلت برايم تنگ شد بر مزار شهيدان برو تا دلت باز شود.
مادرم و پدرم و اى مسلمين، جهان را حق گرفتارى دارد و خون مستضعفين را مىطلبد و بايد دانست كه خون شهيدان پيام آور حق است و نجات دهنده اسلام و مسلمين و باز نمودن راه مبارزه.
پدر عزيز و زحمتكشم، برايم مجلس ختم نگيريد چون خرج دارد و پو ل آن را به مستضعفين و كسانى كه مستحقند بدهيد.
پدرم و مادرم، خواهر و برادران مهربانم و اى تمام ملت دلير و رزمنده و خستگى ناپذير ايران، امام و روحانيت و انقلاب و اسلام را تنها نگذاريد و آنان را با تمام ابعاد يارى كنيد چه با زبان و چه با قلم و معنوياتتان و چه مال، فرزندانتان، در حفظ و ادامه راهتان كوشا باشيد كه همه شما پيروز و سربلند خواهيد بود.
پدر و مادر صبورم، من راضى نيستم كسانى كه امام و انقلاب و روحانيت را قبول ندارند به تشييع جنازه و يا بر سر قبرم بيايند چون بدنم مىلرزد و از خوف خدا مىترسم. جنازهام را هر كجا كه دلتان خواست دفن كنيد و اگر صلاح دانستيد جنازهام را در قبرستان مستضعفين و محرومينترين يعنى همان روستائيان زجر كشيده و ستمديده دفن كنيد. كتابها و اثاثيهام را هر چه كه دلتان خواست بكنيد و اگر صلاح دانستيد به همان وصيت نامهاى كه به حاجى آقاى اعتمادى دادم عمل كنيد و اميدوارم كه شما پدر و مادر و خواهر و برادرانم و تمام اقوام و دوستان و اساتيد محترم بخصوص حاجى آقاى ديانى و رادمرد كه زحمتها برايم كشيدهاند همه و همه مرا به بزرگى خودشان مورد عفو و بخشودگى قرار دهند.
اى ملت دلير و آزاده ايران، امروز اسلام و انقلاب به خون و حمايت شما احتياج دارد آن را يارى كنيد كه آينده اسلام و شما روشن و شما در پيش خدا روسفيد خواهيد بود. بر شماهاست كه با تمام مرتجعين و كفر جهانى كه به جنگ اسلام برخاستهاند مبارزه كنيد و آنان را براى هميشه به زبالهدان تاريخ انداخته و آنان را ذليل كنيد و مسئله اصلى را جنگ قرار دهيد و از شما عاجزانه تقاضا مىكنم كه اسلام و امام و روحانيت مبارز و خستگى ناپذير را تنها نگذاريد و گول شيطان صفتان را نخوريد و هميشه آماده شهادت باشيد كه هستيد و صحنه را ترك نكنيد و بر شما باد اتحاد و وحدت كلمه در تمام امور.
پدر و مادرم، در مرگ من گريه نكنيد و چون خبر مرگ من به شما رسيد خدا را شكر كنيد و صابر باشيد و گريه نكنيد چون مورد خشم خدا قرار مىگيريد و دشمنان اسلام و انقلاب و امام خوشحال مىشوند و اميدوارم با صبرتان مشتى به دهان آنان و دشمنان زده باشيد و برايم عزادارى نكنيد و لباس سياه نپوشيد بلكه لباس شادى بپوشيد چون شهادت يك افتخار است براى من و مسلمين.
و باز تكرار مىكنم كه كسى حق ندارد در مرگ من گريه كند و يا تسليت بگويد بلكه همه به پدر و مادرم تبريك بگوئيد چون شهادت يك افتخارى است كه نصيب هر كس نمىشود و چنانچه من شهيد شدم مادرم مانند ليلا و ديگر مادران شهيدان فرزند خود را از دست خواهد داد كه افتخارى است بس بزرگ براى مادران شهيدان و ما شهيدان فرداى قيامت در پيشگاه خداوند با بدنى سوراخ سوراخ و با قلبى خونين و سوخته روسفيد خواهيم بود. نصر من الله و فتح قريب
درود بر رهبر كبير انقلاب و تمام خدمتگزاران جمهورى اسلامى ايران و درود فراوان بر تمام شهيدان گلگون كفن ايران و اسلام و بخصوص شهيد مظلوم بهشتى و 72 تن و سلام بر تمام رزمندگان در جبهههاى حق عليه باطل و سلام بر تمام ملت مسلمان ايران و آزاده جهان و سلام بر تمام حق گويان. زنده باد اسلام-ابراهيم حبيبى
آدرس : مشهد - كوى طلاب - سى مترى - دست راست - ميلان 17 - ؟؟؟
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی