وصیت نامه شهید محمدحسن حامدبادامى قاينى

نام:محمدحسن

نام خانوادگى:حامدبادامى

نام پدر:رجب

تاريخ‌تولد:03/01/1338

ش.ش :19

محل‌صدورشناسنامه:قائنات

تاريخ شهادت:22/01/1362

نوع حادثه:حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى

شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه

استان:بنيادشهيداستان‌خراسان جنوبی

شهر :اداره‌بنيادشهيدقائن

بسمه تعالى

ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص

به درستى كه دوست دارد خداوند كسانى را كه در راه او همچون صف پولادين پيكار مى‌كنند.

بنا به وظيفه شرعى خودم كه بر هر مسلمان واجب است وصيت كند وصيت خود را مى‌نويسم :

............

وصيتم را شب ساعت 3 بعد از نصف شب مى‌نويسم.

و بعدا به همسرم بگوئيد كه هرگز چشم انتظار برگشتن من از جبهه نباشد چونكه امروز اسلام احتياج به خون ما دارد. پسرم مجيد را براى اسلام بزرگ كنيد و در بزرگى به سپاه پاسداران وارد شود و مجيد را همچون نام او تربيت كنيد.

پدر و مادر و برادران و خواهران و خاله جان، من را ببخشيد كه براى شما در چند روز دنيا خوب نبودم و چه بسا اذيت كردم شما و تمام دوستان و رفيقان كه نمى‌توانم يك به يك را نام ببرم و ديگر اينكه كه من را در زادگاهم بيهود و اگر ممكن شد در كنار قبر شهيد گمنام محمد رضا اسماعيلى دفن كنيد من را.

البته من خودم اشتباه دارم و كوچكتر از آن هستم كه به عنوان نصيحت بنويسم ولى به هر حال اين را هميشه به خاطر بسپاريد و به قول يكى از برادران نبينيد كى مى‌گويد. بشنويد چه مى‌گويد حتى اگر گناه كار باشد.

برادر و پدر مبادا فردا از خون من خداى نكرده سوء استفاده كنيد طورى كه بعضى الآن دارند مى‌كنند و برادران و دوستان و رفيقان اول اينكه نماز و روزه خود را به پا داريد كه نماز و روزه ستون دين است و من براى اين به جبهه مى‌روم كه فردا شما سنگر من را پر كنيد و مساجد را پر كنيد همانطور كه امام ما گفتند مساجد را پر كنيد و بسيج شويد و به هر طور عليه كفر و ظلم پيكار كنيد كه چرا خداوند در قرآن مى‌گويد كه : هرگز زير بار ذلت و ننگ نرويد و حق و حقيقت را هميشه دنبال كنيد و اين همه غيبت نكنيد و گناهان خودتان را زياد نكنيد مگر نه اينكه قرآن مى‌گويد كه : غيبت از زنا بدتر است، لعنت بر آن كه غيبت مى‌كند. مى‌دانيد كه شهدا به خاطر اين خون مى‌دهند كه ما و شما سنگر را خالى نگذاريم و اگر بگذاريم فردا مسئول خون آنها در روز قيامت خواهيم بود. برويد دنبال علم اسلام و ببينيد كه چه هست و يارى كنيد جمهورى اسلامى و امام را كه اين چنين چراغى براى راهنمایی ما آمده است ولى ما هنوز دنبال ماديت هستيم يا معنويت؟ آيا هنوز بيدار نشديد كه چگونه خون مى‌دهند و با دست خالى به جنگ توپ و تانك و مسلسل‌هاى خودكار و گوناگون دشمن مى‌روند و به يارى خدا پيروز بر مى‌گردند؟ ولى شما هنوز گرانفروشى و خون پدر و مادر همين جوانها را مى‌مكيد، ننگتان باد و خجالت نمى‌كشيد كه خود را مسلمان مى‌دانيد و نماز و روزه مى‌گيريد؟

اگر ممكن شد وصيت نامه من را در مجالس ياد بودم بخوانيد، چرا جنسى را كه لازم نداريد مى‌خريد و به دلال بازار سياه ( آزاد ) مى‌دهيد كه چند برابر بفروشد شما كه لازم نداريد نخريد تا آنكه او كه لازم دارد به او بدهند و او مجبور نباشد چند برابر بخرد چرا ما بايد امروز ببينيم كه يك حلب 5 كيلویی روغن نباتى 300 تومان به فروش برسد از همين اضافه روغن كوپن من و تو است كه به او مى دهيم و او به چند برابر مى‌فروشد، خدا نمى‌بخشد كسى را كه احتكار مى‌كند.

پروردگارا ! خداوندا ! آفريدگارا ! تو خودت كه خوب مى‌دانى كه من نه براى مقام و نه براى خودنمائى و نه براى بهشت به جبهه مى روم و شهيد مى‌شوم بلكه براى اين مى‌روم كه دين تو استوار بماند و اين درخت كه همان اسلام است هميشه تنومند بماند و اداى دين خود كرده باشم فقط از گناهانم بگذر و من را ببخش، آمين يا رب العالمين كه تو بخشاينده و مهربانى.

خداحافظ همگى شما

خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار

خدايا، خدايا، ستاره‌ها كه رفتند، تو خورشيد را نگهدار

منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی