وصیت نامه شهید حسن جهانیان
نام
:حسن نام خانوادگى
:جهانيان نام پدر :محمدباقر تاريختولد
:18/04/1328 ش.ش
:15 محلصدورشناسنامه : فردوس تاريخ
شهادت :06/02/62 نوع حادثه
:حوادثمربوط بهجنگتحميلى شرح حادثه
:حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسط دشمندرجبهه استان
:بنيادشهيداستانخراسان جنوبی شهر : ادارهبنياد شهيد بشرویه بسم رب الشهداء و الصديقين ( فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا ) << گروهى از مؤمنين به آرزوى خود كه شهادت است رسيدند، گروهى
ديگر در انتظار شهادت و عشق به لقاء الله مىباشند >> چه خوش است در حركت به مسير انتظار، از اصل
موضوع انحراف پيدا نكنند و به همان مسير الهى نظر داشتند و به دنبالش بروند عاقبت
خوشى خواهند داشت استقامت و پايدارى در اين مسير است كه خدا فرموده : ( ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل
عليهم الملائكه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التى كنتم توعدون > اين مسير است كه خداوند بشر را به بالاترين اوج
قله انسانيت و كمال مىرساند، اين مسير است كه حزن و اندوه و دلبستگيهاى مادى و
دنيوى را از دل مىزدايد، اين مسير است كه آنان كه شايسته بودند پرواز به اوج الهى
و قله سعادت و شب آخر معراج و در عالم دنيايش از عقبى، آنچه كه كس ديگر نتواند ديد
به چشم خود مشاهده و ملاحظه مىكند. مسيرى است كه پيامبر (ص) را به معراج مىرساند
و على (ع) را مشخص مىسازد و از عوالمى خبر مىدهد كه هيچ قدرتى نمىتواند حتى به
يك جزيى از آن را فكر كند همين راه است كه از وجود على (ع) و فاطمه (س)، حسينى مىسازد
كه گوشهاى اهل خرد و اهل عشق، هنوز صدايش را مىشنوند و به آن صدا لبيك مىگويند.
گويى كه حسين (ع) را وجودش لمس مىكنند لكن جوانان در آرزوى عشق به حسين و لقاء
الله در ميان خود حسينى را مشاهده مىكنند كه همان خروش از دل بر مىآورد و يارانى
چون ياران حسين دارد و خطى به وسعت ساليان دراز از سال 61 هجرت تا 1361 هجرى
امتداد داشته و در اين مسير يارانى بودند كه حسين را شناخته و به انقلاب عزيزمان،
حسين زمانشان امام امت را به ندايش لبيك گفتند و به آنچه آرزوهايشان بود رسيدند راهى كه بهشتىها و مدنىها و
دستغيبها و صدوقىها و محمد منتظريها و سعيديها، غفاريها و هاشمى نژادها را داده
است و در برابر اين خونها ما احساس حقارت مىكنيم ولى وظيفه سنگين است و عظمت
كوههاى دنيا عظيم است. چه جوابى در برابر اين خونها خواهيم داشت؟ آيا اينها مگر
براى هواهاى نفسانى رفتهاند؟ آيا اينها به دنبال ماديات بودهاند؟ يا حقيقت را
درك كردهاند؟ چرا اين قدر ما هنوز هم با اين كه مىگوييم پيرو على (ع) و حسين و
فاطمه و ائمه اطهار (س) هستيم اين قدر دلبستگى به دنيا داريم؟ دست از هواهاى
نفسانى بر نمىداريم؟ شيطان نفس را سركوب نمىكنيم؟ به واقعيت انقلاب فكر نمىكنيم؟
امروز جبهههاى ما عين صدر اسلام است در جبهه امامان جمعه را مىبينيم، روحانيون
عزيزى را مىبينيم كه در كنار برادران سپاه و بسيج و ارتش دليرانه مىجنگند و به
پيش مىروند. خط عظيم انقلاب احتياج به نور روحانيت دارند كه حركت مردم را هدايت
كند. امام عزيز است كه در زمان ما كشتى نجات امت است و ملت ايران و محرومين جهان
را به حد نهايى و درجه عالى رسانده است، اسلام را زنده كرده است عاشورا و كربلاى
ديگر واقع شده است. شعارها، شعور و گفتهها را به عمل تبديل كرده است كه فقط به
زبان مسلمان بودهاند، كنار زده. اسلام مرد محراب عبادت، شير ميدان رزم دارد،
اسلام تك بعدى نيست. بس است زياد مزاحم نمىشوم. از عزيزان و همشهريان عذر مىخواهم
كه نتوانستم خدمتى و يا عملى انجام بدهم كه شايسته اين عزيزان و اسلام عزيز باشد.
شرمنده هستم به عنوان عذر خواهى از همگى اهالى شهيد پرور بشرويه و روستاهاى اطراف
كه روستائيان عزيز حق بس بزرگى بر گردن ما داشتند و نتوانستم به وظيفه خود آن چنان
كه بايد عمل كنم لذا پس از رساندن سلام، زبان عذر خواهى مىگشايم. برادران بسيج بشرويه و پايگاههاى اطراف و
سفارشى به تمام بسيجيهاى سرتاسر است، اين پايگاه عظيم را تقويت كنيد، منافقين
داخلى ترس و لرزشان از همين جوانان حزب الهى و بسيجى است مىدانند كه اگر كوچكترين
حركت مشكوكى داشته باشند اينها هستند كه سرسختانه مقابله مىكنند، اين پايگاهها را
غريب نگذاريد ولى وظيفهتان سنگين است حد نهايى كه داده شده در نظر بگيريد، حركت
خلاف نداشته باشيد كه بخواهيد بهانه به دست دشمن بدهيد، جوانان سپاه پاسداران
انقلاب اسلامى را تقويت كنيد چون امام عزيزمان فرمود اگر سپاه نبود كشود نبود ولى
بايد در نظر داشت كه افرادى در لباس انقلابى خود را جا نزنند كه اينها بزرگترين
ضربه را خواهند زد. ملت بايد هميشه بداند دنبال روحانيت مبارز حركت كند كه روزى كه
احساس شود روحانيت از ملت جدا و ملت خداى نكرده از دولت جدا شدهاند اول بیچارگى
ما خواهد بود چون در يك انقلاب كه همه دست به دست هم دادهاند بايد اتحادشان حفظ
شود و بدانيد كه پيروزى با ماست حق ثابت و پايدار است باطل مضمحل و رفتنى است اگر
چه چند روزى با رنگ آب و تاب هم بمانند ولى آخر الامر نمىتوانند هيچ آثار باطلى....
چند جمله سفارش به خانوادهام : پدر و مادر عزيزم، از اين كه اولاد خوبى كه
خدمت به شما بنمايم نبودم مرا مىبخشيد از بزرگى شماها طلب عذر و از خدا طلب آمرزش
و مغفرت مىكنم. مادرم، رنجها ديده و زحمتها كشيدهاى نمىتوانم زبان به عذر بگشايم
اجرت با خداست. پدرجان، يعقوب وار صبر كن در هجر يوسف و مادرجان، هاجر وار و زينب
وار استقامت نشان بده، چون كوه استوار باش و تو همسرم، بايد ببخشيد كه زحمات
خانوادهام را قهرمانانه به دوش كشيدهاى و در ميدان زندگى رنجها تحمل و عزيزانم
را سرپرستى مىكنى اميد است خدايت اجرت دهد. اگر از سفر برنگشتم و جنازهاى از من
بخواهد به خاك سپرده شود مقدار خاكى كه از مرقد امام هشتم (ع) هديه گرفتهام با
كيسه سبزى كه در آن است روى جنازهام بگذاريد. خمس و سهم امام را همانطور كه گفتهام
خواهيد داد و هر كس كه گفت طلبكارم بپردازيد از هر كس كه طلب داشته باشم خودش
خواهد داد. پدرم، براى سال آينده برايم به سفر حج ثبت نام
كنند، حج مرا ادا نمايند. پدرم به وضع خانوادهام خواهند رسيد، فرزندانم را طورى
تربيت كنيد كه به راهى كه خود انتخاب كردهام بروند. به فكر نماز، تقوا و پيرو
امامشان باشند دست از امام امت برندارند ... براى روز عاشورا محلى كه مردم استفاده
كنند وقف كنيد روز 22/10/1361 بعد از زيارت مرقد امام هشتم عازم حركت و در وصيت
نامهاى كه قبل بود تجديد نظر كردم فقط با دو ركعت نماز براى هر كدام از خانوادهام
در داخل حرم مطهر خداحافظى مىكنم. ضمناً فرزندم محمد را در جلو جنازهام لباس
بپوشانيد او را مسلح كنيد و مراسم دعاى كميل و دعاى ندبه را در اولين هفتهام در
محل بسيج برگزار نماييد و مراسم دعاى توسل را هم هر شب صلاح دانستيد در محل بسيج
برگزار كنيد و هيچ ناراحت نباشيد اميدوارم كه همشهريان عزيز انشاء الله در خط سرخ
شهادت و خط سرخ حسينى بتوانند گام مؤثرى بردارند. والسلام على من اتبع الهدى
منبع : اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیاد
شهید وامور ایثارگران خراسان جنوبی