وصیت نامه شهید محمود پوررسا
متن کامل وصیت نامه شهید محمود پوررسا
بسم الله القاسم الجبارین بنام خداوند درهم کوبنده ستمگران
اِنَّ الذینَ قالوا رَبُنا الله ثُم استقاموا فلا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون
« آنانکه گفته اند الله خدای ماست و پایداری کردند براستی که باید نترسند و نه غمگین شوند .»
بله، برادران هر انسانی و بشری که به خود آید باید قیام به قسط کند یعنی توحید، مبارزه در راه خدا و عبادت و بندگی خدا، یعنی رستن از هر بندگی به جز خدا.
نمی دانم از اینکه می خواهم راهی جبهه حق علیه باطل شوم چه بنویسم فکر می کنم من خیلی کوچکتر از آنم که بتوانم درباره شما برادران به خوب و بد رای بدهم چون خداوندی که من و شما را آفریده بخشنده و مهربان آگاه و دانا و بیناست. چون اوست که می تواند درباره همه قضاوت کند دلیل اینکه من و تو از او هستیم و به سوی او برمی گردیم بیاییم این چند لحظه ای که از عمر من و شما باقی است توبه کنیم، هر چه داریم در راه او فدا کنیم.
ای برادران به دستورات اماممان خمینی بت شکن که حاضر شدیم خداوند هر روز از عمر ما کاهش دهد و بر عمر او بیفزاید تا این انقلاب اسلامی به پیروزی کامل دست یابد تا موقعی که مستضعفین جهان بر مستکبرین پیروز گردند و خداوند دست این غارتگران شرق و غرب را از ایران کوتاه گرداند به امید آن روز پیروز و موفق باشید.
و اما از پدر و مادرم تمنا دارم از راهی که انتخاب کردم هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید فقط توکل به خدا کنید.
به امید روزی که همه ما در زیر پوشش شعار وحدت قرار بگیریم و این منافقین ضد دین را از ریشه براندازیم.
چیزی ندارم که هدیه به رهبرم بدهم جز جانم را که از خداوند باریتعالی می خواهم پذیرا باشد.
تو می دانی و خود هستی گواهم
..... وقف عام کردی
جهان را دعوت اسلام کردی
دلم از نقش باطل پاک فرما
به یاد خود مرا چالاک فرما
دلم را محو یاد خویش گردان
مرا حب مراد خویش گردان
والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته
وصیت نامه شهید محمود پور رسا
بسم الله الرحمن الرحیم
تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شیءٍ قدیر
« بزرگوار است آن خدایی که پادشاهی بدست اوست و او بر همه چیز تواناست.»
باسلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب و امت شهیدپرور و شما رهروان خط امام، امیدوارم که سلامی را که از لابلای دود وآتش و در ساعت 9 شب چهارشنبه خدمت شما برادران تقدیم می کنم بپذیرید و سلامتی شما را از خداوند منان خواستارم. این وصیت نامه ام را در دقایقی می نویسم که دعای توسل را خوانده و قرآن را باز کردم که پیش از خواب چند آیه بخوانم که سوره ملک که دارای سی آیه است پدیدار شد و من هم دوست داشتم تا اولین آیه این سوره را در بالای وصیتم بنویسم این بود مقدمه وصیت نامه ام و کلامم را با نام خدا آغاز می کنم.
فریاد « هل من ناصر حسین» و یاران حسین در کربلای عاشورا و حسینیان زمان در کربلای ایران به پا کرده و گروندگان راه حسین به این فریادها لبیک گفتند و به آرزوی شهادت هجرت کردند هجرت به جایگاه مردان پاک تا شاید قدری به پروردگار نزدیک شوند من هم از فرصت استفاده کرده و به میان آتش و خون شتافتم و از دنیا و لذات دنیوی چشم پوشیدم و به آخرت نگریستم و دیدار خدا را به دیدار دوستان و برادران مقدم دانسته و با آگاهی و آزادی و شناخت و ایمان کامل که امیدوارم خدا مرا ببخشد و به شناخت و آگاهی من بیفزاید تا بتوانم جان ناقابل خود را هدیه کنم تا قوانین الهی در سراسر جهان پیاده شود هر چند اسلام احتیاج به خون بیشتری دارد تا پای برجا باشد و قوانین آن پیاده شود ولی من غیر از جانم چیزی دیگری ندارم که به این دلیل هیچ دستی در کار نبود که من قدم در این راه گذاشته، جز دست الهی و عشق و علاقه نسبت به رهبر کبیر انقلاب و یارانش و خون هزاران شهید به خاک و خون خفته و بدین صورت در برابر هر مانعی همچون کفر ایستادگی و استقامت خواهم کرد.
با درود و سلام فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و باسلام بر امت شهیدپرور. شما رهروان خط امام که این وصیتم را در سنگر کرده ام خواستارم که در هیچ مورد امام را تنها نگذاشته و در صحنه های مبارزه علیه کفر شرکت کرده و به دور خود و دنیادوست و پول دوست و جاه طلب نباشید چون زندگی ارزش ندارد بلکه ارزش زندگی در حیات طیب است که آرزوی همه ماست.
سخنی چند با امت
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
وین راه که می روی به فکر رفتن تو مباش
خود راه بگویدت که چون باید رفت
بامادرم
کوه باش و همچون کوه استقامت کن لحظه ای از نام و یاد خدا غافل مباش .
پدر- چنانچه امکان داشت مرا در پهلوی پدرم دفن کنید.
خواهرانم زینب وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کنید تا همیشه سربلند باشید......
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی