اگر استوار ایستادید به وظیفه خود عمل کرده اید
در این موقع حساس از زمان، من وظیفه خود می دانم تا درجبهه ها شرکت کنم وچند حرفی دراین آخر به خانواده ام دارم :
سلام بر توای پدر پینه به دست! وسلام برتو ای مادرهمیشه بیدار! آخرآن شیر تو جوشید ونونهالی بیرون آمد واز شیر تو چنین فرزندی روئید تا بتواند لیاقت رفتن به جبهه و به گردن گرفتن این مسئولیت را داشته باشد. وخوشا به حال شیری که چنین مادری داشته باشد و سلام بر تو ای برادر و ای خواهر که با کلامت و با صحبت خود، مردم را روشن می نمایی.
پدرم، مادرم، برادرم و ای خواهرم! اگر من شهید شدم که به کام دلم وآرزویم رسیده ام واز شما می خواهم که برای من گریه نکنید. اگر گریه کردید روح مرا ناراحت خواهید کرد. اگر استوار ایستادید آنگاه معلوم شده است وظیفه خود را ایفا نموده اید.
باشد که از خون جوانان وطن نونهالانی بپاخیزند و کفر را سرنگون کنند و با ریختن خون ما جوانان، شما و تمام مردم مسلمان ایران بیدارتر شوید و هر فریادی دارید بر علیه کفر بکشید.
من در این گروه «یعنی گروه امداد» اعزامی به جبهه برای آن شرکت کردم که به آرزویم، یعنی شرکت در عاشورای خمینی و به هل من ناصر ینصرنی خمینی و یاری حسین زمان درسال 61 لبیک بگویم وبتوانم با دست کوچکم به برادران مجروحم کمک رسانم و او را از مرگ، به افتخار نجات بدهم ودیگر عرضی ندارم جز به خدا سپردن پدر ومادرم و برادران وخواهرانم و فقط طلب آمرزش همه مان را ازسوی خداوند دارم . به امید پیروزی لشکر اسلام برکفر- خداحافظ – علی پورحاجی
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی