زندگینامه شهید حسین براتی
آغاز فصل بهار و شور و شوق طرب انگیز روز اول نوروز، یادآور دید و بازدیدهای اقوام و خویشان و ایجاد صله رحم و پیوندهای ناگسستنی بوده و شور و شعف در همه اقوام ایرانی حاکم است. در این میان شادی برخی دوچندان است. روز اول فروردین ماه سال 1344 یادآور خاطره شیرین و بیاد ماندنی تولد نوزادی است که در روستای قوریان از توابع شهرستان خوسف، پا به عرصه وجود گذاشته و با حضورش همه اعضای خانواده را شادمان می کند. خانواده ای با اعتقادات مذهبی و زحمتکش که از دست رنج کار بر روی زمینهای کشاورزی گذران زندگی می کنند. نام این نوزاد را حسین می گذارند.
حسین دوران تحصیلات ابتدائی را در روستای ماژان که در دو کیلومتری زادگاهش واقع شده بود، به تحصیل مشغول شد و در عین حال در کار کشاورزی به کمک پدر می شتافت. سال 1355 دورا ن ابتدائی را با موفقیت پشت سر گذاشت اما بدلیل محرومیت و عدم وجود مدرسه در مقطع راهنمائی مجبور به ترک تحصیل شده و به کار کشاورزی مشغول شد.
او از دوران کودکی علاقه فراوانی به ائمه اطهار(ع) و اهلبیت عصمت و طهارت داشت، بطوریکه پس از پشت سرگذاشتن دوران طفولیت، در اکثر محافل ومجالس جشن و سرور و روضه خوانی اهلبیت(ع) که در روستای زادگاهش یا روستاهای اطراف برگزار می شد، شرکت می کرد. همچنین برای کمک کردن به دیگران مضایقه نمی کرد. خوش اخلاق و نیکو رفتار بود. اهل نماز و اعتقادات مذهبی نیز بود. اوقات بیکاریش خیلی کم و در عین حال هرگاه وقت اقتضاء می کرد به مطالعه کتب، به خصوص کتب مذهبی می پرداخت. به همین جهت برای روشنگری دیگران نسبت به امور و بصیرت زائی، نقش بسزائی را درمحیط روستا ایفا می کرد.
از زمان ترک تحصیل به مدت 5 سال به کار کشاورزی مشغول و پس از آن به شهرستان بیرجند عزیمت نموده و در کار بنائی وارد شد. حدود سه سال در این حرفه مشغول کار بود.
شهید حسین براتی سالهای 1356 و 1357 تا قبل از
انقلاب، درپخش اعلامیه، نوارسخنرانی، شرکت در راهپیمائیها حضوری قابل توجه داشت و
بدین طریق تنفر خود را از رژیم پهلوی آشکار نمود. سالهای بعد از پیروزی انقلاب و
همزمان با توطئه گروهکهای ضد انقلاب، موضع سختی را درقبال ایشان اتخاذ نموده و
معتقد بود که باید تا سرحد جان جلوی توطئه های شرم آور این گروهکها را گرفت.
در سن 18 سالگی به خدمت مقدس سربازی اعزام و مدت سه ماه در تربت حیدریه آموزشهای مقدماتی راپشت سرگذاشت. پس از آن به جبهه سومار اعزام شد. هرموقع به مرخصی می آمد، تاب ماندن نداشته و به سرعت به جبهه برمی گشت. تا اینکه سرانجام پس از 8 ماه جنگ با صدامیان کافر، به تاریخ 14/2/1364 در جبهه سومار، به فیض شهادت نائل می شود. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی