زندگینامه شهید علی پیراسفدن
سومین ماه از فصل بهار سر رسید. کم کم روزهای گرم سال خودش را نشان می داد. درمناطق روستایی شهرستان زیرکوه، همان روستائی که نامش اسفدن بود، مردم در حال کار و تلاش بودند. در این میان، خانواده پیراسفدن منتظر تولد نوزادی، که بارقه امید و نشاط را در تار و پود خانواده ایجاد می کرد، نشستند. بالاخره انتظار به سر رسید و روز هفتم خردادماه سال 1345 نوزاد متولد شد. او را علی نامیدند. همه خوشحال و خندان از تولد چنین مولودی. برق امید در دیدگان مادر هویدا شد. با هزار آرزو و امید، فرزند ناز پرورده خویش را بزرگ کرد، اما........
شهید علی پیراسفدن، دوران کودکی خود را در روستا وآغوش گرم خانواده سپری نمود. او درسن 7 سالگی به مدرسه رفت و توانست با موفقیت وعلاقه ای که به درس داشت، دوران ابتدایی خود را پشت سر بگذارد. متأسفانه به دلیل نبود امکانات و وجود مشکلات، از ادامه تحصیل بازماند.
شهید علی پیراسفدن، در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک می کرد و مدتی را نیز مشغول به کارگری شد، تا بتواند گوشه ای از بار سنگین زندگی را از دوش خانواده برداشته و کمک به خانواده اش بکند.
او شخصی مؤمن بود. در انجام تکالیف و مسائل دینی خود دقت و کوشش می کرد تا اینکه بتواند تکالیف خویش را به نحو احسن انجام دهد.
جنگ تحمیلی، آغازگر امتحان و آزمایشی سخت برای کسانی بود که به تکالیف شرعی و دینی خود اهمیت می دادند. بدین طریق مدعیان صادق از دروغگویان منافق، جداسازی می شدند و حق و حقیقت جایگاه خودش را به درستی نشان می داد. شهید علی پیراسفدن، یکی از آن مدعیان صادق است که با گام گذاشتن در معرکه عشق و خون، تا مرز جان پیش رفت و ادعای صدق خود را برای جهانیان اثبات کرد.
او در لباس پاسدار وظیفه، جبهه های نبرد را در نوردید و با رشادت ها و تلاش های فراوان، سرانجام حین عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه، در تاریخ 22/10/1365 بال و پر پرواز را گشود و تا عالم بالا، با لاهوتیان رقص عشق را آغازکرد. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیادشهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی