آیینه تصویری از نمای ایثار و شهادت
وقتی که شهادت را در بغل گرفتی با چه وصفی آنرا پذیرفتی؟
گویا گمنام بودنت برایت افتخار است، خاکیان در وصف تو چه گویند؟
پدری در تب و تاب، چشمهایش غم و ماتم، دل او همچو سراب، وصف زیبای پسر را، او چگونه گوید؟
اشک و آه در حسرت دیدار تو، سرخاکت بوی عطر بوی گلاب، وصف زیبای تو را پس من چگونه گویمت؟
آه و واویلا از این راه ماندگان، وصف تو در مجلسی با حسرت و آه می کنند.
هر از چند گاهی به یاد تو، جمعی به دیدار والدینت می شتابند.
چه زیباست به یادت، در کنار مزارت، پیوندی مقدس باشد.
نو شکوفه های شهادت و ایثار، در بزم دوستانه شان، ترنم همبستگی سر می دهند.
دوستان در راه مانده ات، با زخمهای روز جنگ، گویا که بهرعشق خود، هردم ندای یاحسین(ع) با درد و رنج سرمی دهند.
عشق به رهبر، مملکت، آیین و مذهب، در سرش، غوغای روز جبهه و روز تلاشش می کند.
در وصف این جاماندگان، آه از غم آزادگان، با تار و پودش جلوه غوغای محشر می کند.
اما..... عجب جامانده ایم از این گروه سابقین!
منبع : تصویراز سایت ایثار/ روایت ازاداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی