زندگینامه شهید محمدحسین باقری
روز دوازدهم دی ماه 1342 با شروع فصل زمستان و سوز و سرمای شدید، در میان برفهای سفید که تازه برزمین نشسته و رخت روشن و زیبائی را برتن طبیعت کرده، در روستای شیرگ از توابع شهرستان قاین، نور چراغ فانوس کلبه ای محقر، از دور سوسو می زند. در میان سکوتی آمیخته با نگرانی از تولد کودکی که تازه می خواهد چشم به روی این دنیا باز کند، به ناگاه صدای شیون و گریه نوزاد تازه تولد، شادمانی را در چهره پدر و مادر و اهل خانواده به ارمغان می آورد.
شهید محمدحسین باقری در خانواده ای روستایی که با کشاورزی امرار معاش می کردند، به دنیا آمد. روزها و شبها را در حالی سپری می کرد که زمزمه محبت گونه مادر و دستان پینه بسته و پر مهر پدر، او را دربر گرفته و به این منوال، با سختیهای زندگی آشنا شده و روزگار را امتحانی سخت برای رسیدن به مطلوب الهی شناخت.
در امر کشاورزی با پدرش کمک می کرد. دوران ابتدائی را به پایان رساند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان پاسدار در جبهه حضور پیدا کرد و عرصه های نبرد را محل تکامل برای خود و خواری دشمن زبون می دانست. او می دانست که راه عروج و رسیدن به معبود در مرارتها و سختیهای زندگی است و مقتدای او امام حسین(ع) بود. دفترچه خاطراتش که پر از نوحه ها و مراثی اهل بیت(ع) و وصف جبهه و جنگ با صدامیان کافر بوده، گویای این مطلب می باشد.
سرانجام بیست و پنجم دی ماه سال 1365 در جبهه شلمچه، موعد دیدارش با معبود فرارسیده و با سمت تیربارچی، بر اثر ترکش خمپاره، شربت گوارای شهادت را می نوشد. پیکر پاکش پس از برگزاری مراسم تشییع، در زادگاهش به خاک سپرده می شود. روحش شاد و یادش گرامی.
منبع : اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیادشهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی