وصیت نامه شهید محمد امیری محبوب
كدشناسايى :1078861
كدبايگانى :13570/64
نام :محمد
نام خانوادگى :اميرىمحبوب
نام پدر :حيدر
تاريختولد :22/12/1344
ش.ش :398
محلصدورشناسنامه :فردوس
تاريخ شهادت :27/11/64
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان :بنيادشهيداستانخراسان جنوبی
شهر :ادارهبنيادشهيدفردوس
( بسم الله الرحمن الرحيم )
(( والعصر ان الانسان لفى خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ))
به نام خدا و با سلام و درود به پيشگاه حضرت مهدى (عج) روحى لمقدمه الفداء و با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران ، حضرت امام خمينى رهبر بزرگ انقلاب ، بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران و سلام بر رزمندگان پرتوان اسلام و درود بر شهيدان انقلاب اسلامى وصيت نامه خود را آغاز مى كنم :
پيامبر اسلام (ص) مى فرمايد :
( هر مومنى كه بميرد بدون وصيت نامه بوى بهشت به او نمى رسد ) پس از تو اى پدرم مى خواهم كه ناراحت نباشى چون وظيفه هر كسى است كه وصيت نامه خود را بنويسد .
پدرم از تو مى خواهم كه مرا ببخشى ، چون مرا با زحمتها و رنجهاى زيادى بزرگ كردى ، شب و روز كار مى كردى و با آن دستهاى پينه بسته خود ، مرا بزرگ كردى ولى من هيچ كارى برايتان انجام ندادم . گاهى با شما تند برخورد كردم و به حرفت گوش ندادم ولى من از شما مى خواهم كه مرا ببخشى . من به پدرى همچون شما افتخار مى كنم و شما افتخارى براى من هستيد .
پدر جان تو با تمام سختيهايى كه براى من كشيدى ، مرا با قلبى صاف به سپاه فرستادى و گفتى از اين به بعد پسرم در خدمت اسلام است ، مى خواهد براى اسلام خدمت كند و هر وقت هم كه مى خواهيد او را به جبهه بفرستيد ، من حاضرم . آفرين بر تو اى ابوذر زمان ، اى پدر شجاع، اى اسطوره صبر .
درود خدا بر شما پدران و مادران باد كه به حق ، ياسر و سميه هاى زمانيد ، سلام بر شما كه جگرگوشه هاى خود را گذاشتيد تا به جبهه ها بروند و براى اسلام خدمت كنند .
درود خدا و اهل بيت بر شما پدران و مادران ، مادر عزيز و مهربانم ، نور چشم من از تو مى خواهم كه اگر من شهيد شدم و به آرزوى ديرينه ام رسيدم ، مرا حلال كنى و برايم حتما يك قطره اشك نريزى كه مبادا دشمنان اسلام خوشحال شوند و خنده بر لبانشان آيد كه در پيش خداوند سبحان بايد جواب دهى ، از تو مى خواهم كه در روز شهادتم هيچگونه ناراحتى از خود نشان ندهيد و برايم شيرينى پخش كنيد و شادى كن كه فرزندى اينچنين شجاع داشتى كه مانند على اكبر ، جان بى ارزش خود را براى خدمت به اسلام و براى اينكه قرآن پايدار بماند داد ، پس جاى بسى شادى است كه فرزندت چنين راهى را انتخاب كرد كه راه تمام امامان ما بود .
پدرم و مادرم ، نور چشمان من ، از شما مى خواهم كه حرفى كه خداى ناكرده به ضرر اسلام و امام امت و سپاه پاسداران باشد ، نزنيد كه نه من و نه شهيدان اسلام به هيچ وجه از شما راضى نخواهيم بود و بايد پيش خدا جوابگو باشيد و اين كمبودها را تحمل كنيد .
از برادرانم ... مى خواهم كه در راه اسلام خدمت كنند و خداى ناكرده دنبال مال دنيا نروند و هميشه به حرف پدر و مادر و پدربزرگشان ، آن پير جماران بكنند و گول ضد انقلاب را نخورند .
و از خواهرانم ..... ، نور چشمانم ، مى خواهم كه حجاب اسلامى را رعايت كنند و نگذارند كه منافقان حرفى بر خلاف امام و روحانيت متعهد بزنند و هميشه پيرو امام و پشتيبان روحانيت باشيد .
سخن كوتاهى با منافقان دارم بلكه به راه اسلام برگردند :
اى منافقان بيشتر از اين جان خود را به خطر نياندازيد و به آغوش گرم اين مردم برگرديد و دست از دسيسه برداريد . يك روز با ترور شخصيتها ، يك روز با گرانفروشى ، يك روز به بهانه اينكه كمبود است و هيچ چيز نيست ، مى گوئيد ما انقلاب كرديم براى چه ، اين انقلاب براى ما چه كرد .
من از شما مى پرسم شما براى اين انقلاب چه كرديد جز اينكه ضربه به انقلاب زديد ، پس بيائيد جوانمردى كرده و دست از اين جنايتها برداريد و از اين پس براى اين ملت ستمديده خدمت كنيد كه هم در پيش خدا و هم در پيش خلق سرافراز باشيد و گرنه هم مورد خشم خدا و هم مورد قهر مردم شجاع و شهيد پرور ايران قرار خواهيد گرفت .
اى منافقين من جوانى هيجده ساله ام ، با تمام جرات به شما اعلام مى كنم كه كور خوانده ايد ، به خدا كه تا آخرين قطره خونى كه در بدنم هست ، براى ملت ايران و اسلام و قرآن خدمت خواهم كرد و هميشه گوش به فرمان امام بزرگواريم و تا آخرين قطره خون خود از او پيروى خواهيم كرد .
اى گرانفروشان دست از اين كار زشت و كثيف خود برداريد وگرنه چنان بلايى به سرتان بياوريم كه به سر تمام همفكرانتان آورديم . بترسيد از روزى را كه ملت ما ديگر بر شما رحم نخواهد كرد و صبر نخواهد كرد كه شما خون جوانان اين مملكت را پايمال كنيد ، پس هنوز كه دير نشده است ، دست ازاين كارهاى زشتتان برداريد و بيائيد مردانه توبه كنيد و به آغوش اين ملت كه در حقيقت آغوش امام است ، بازگرديد.
به خدا قسم جنسى را كه شما چندين برابر به كسى مى فروشيد ، نگوئيد كلاه سر او گذاشتم كه شما كلاه سر خود گذاشته ايد و در روز قيامت بايد جوابگو باشيد ، پس چه بهتر كه به راه اسلام برگرديد و اين امام و ملت شهيدپرور را يارى كنيد .
به اميد آن روز كه تمام گمراهان راه واقعى خود را كه راه اسلام و امام بزرگوار است ، پيدا كرده و به اميد بازشدن راه كربلاى حسين(ع) و قدس عزيز از چنگال جنايتكاران دوران .
رفقا و همكلاسانم مرا حلال كنيد اگر از من بدى ديديد ، اميدوارم كه راه مرا و راه شهيدان را شما ادامه دهيد ، برادران سپاهى مرا ببخشيد ، اگر از من بدرفتارى ديديد .
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
پدرم خداحافظ ، مادرم خداحافظ هميشه ، خداحافظ هميشه
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
به تاريخ 15/9/63 برادر كوچك شما امير محبوب
منبع: اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیادشهید وامور ایثارگران خراسان جنوبی