زندگینامه شهید علی الوانی

سخن گفتن از شهید و وصف اوصافش و ارتباط و عشق
او به معبود ، در چارچوب کلام نمی گنجد . علی ایحال پیمانه ای اندک و ناچیز از
دوران حیات و زندگانی دنیائیش ، با قلم فرسائی بر روی صفحه کاغذ ، گوشه ای از
احوالات وی را در نظر مجسم می کند . شهید علی الوانی در تاریخ 10/4/1347 چشمانش را
به روی این دنیا گشود . روستای زادگاهش به نام « گز» از توابع شهرستان سربیشه است
. با اولین گامهایش در پهنه هستی ، مشخص بود که این دنیائی نیست . او چون مسافری
بود که دربرق چشمانش ، هجرتی نزدیک مشاهده می شد . دوران ابتدائی را در زادگاهش
سپری کرد و به دلیل پاره ای مشکلات اقتصادی و عدم تشکیل کلاسهای درس در مقطع
راهنمائی در روستا ، از ادامه تحصیل باز ماند . کار کشاورزی و دامداری را دوشادوش
خانواده و والدینش انجام می داد و در طول زندگانیش ، دعا و قرآن خواندن و شرکت در
مجالس وعظ و جلسات مذهبی را ترجیح می داد
. شاید همین عامل باعث شد تا دوران مقدس سربازیش را در نهاد انقلابی و آنهم در
سپاه پاسداران مشغول به خدمت شود . دوران خدمتش به عنوان خدمه توپ 106 در لشکر21
امام رضا (ع) به مدت 12 ماه و7 روز در خطوط مقدم جبهه سپری شد . او با رشادت هرچه
تمامتر در مدت حضورش در جبهه خدمت نمود و سرانجام در تاریخ 5/5/1367براثر اصابت
ترکش خمپاره در منطقه شلمچه ، ره جانان در پیش گرفت و با دوستان شهیدش همنوا شد . او
رفت و از گریستنهای مادرش که مخفیانه درشبهای تار اشک می ریخت بی خبر بود . او
دریائی بود و دل به دریا زد و چشمان مادرش پر از اشک ماند و به اندازه دریائی بود
که او در آن شنا کرد . آری او رفت و چشمان غمبار پدر ومادری در انتظار فرزند ،
خاطره را در دفتر ذهنشان به ثبت رساند . روحش شاد وراهش پر رهرو .
منبع : اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیاد
شهید وامور ایثارگران خراسان جنوبی