آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۸۷۱۲
۰۹:۲۷

۱۴۰۴/۰۶/۰۳
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «قاسم امینی»

از پیشنهاد غسل شهادت شهید پرندی تا واقعیت تلخ جنگ

جانباز «قاسم امینی» می‌گوید: شهید پرندی گفت: «بیا غسل شهادت کنیم». وقتی این جمله را گفت، باورم نمی‌شد که او زودتر از من به شهادت برسد و من با جانبازی برگردم. آن حرفش همیشه در ذهنم مانده و برایم معنا دارد.»


از پیشنهاد غسل شهادت شهید پرندی تا واقعیت تلخ جنگ

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «قاسم امینی» می‌گوید:بعد از شنیدن صحبت‌های امام خمینی (ره)، تصمیم گرفتم به جبهه بروم.

شهید پرندی به من گفت: «بیا با هم به جبهه برویم.» با هم راهی شدیم، او به درجه شهادت رسید و من جانباز شدم. جنگ شروع نشده بود که مهاجمان به ما حمله کردند و من در همان اوایل جنگ جانباز شدم. در اولین نبرد بین عراق و ایران، حدود ده نفر از تهران به ما پیوستند. آنها تا زمانی که به شهرستان گیلانغرب رسیدند، پشت سر دشمن به‌صورت پنهانی حرکت کردند و موفق شدند آنها را عقب برانند، اما در این مسیر توسط هواپیما‌های ایرانی بمباران شدند.

باقی‌مانده دشمن عراقی، حدود ۱۵ کیلومتر پایین‌تر از گیلانغرب مستقر شدند. من در منطقه باویسی جانباز شدم. یکی از پاسگاه‌ها به دست دشمن افتاده بود؛ برای آزادسازی پاسگاه به آنجا رفتیم و موفق شدیم پاسگاه را پس بگیریم، اما هنگام بازگشت روی مین رفتم و من جانباز شدم.

در طول جنگ تحمیلی شاهد صحنه‌های بسیار تلخ و ناراحت‌کننده بودم؛ بسیاری از زن‌ها و بچه‌ها آواره شده بودند و هیچ‌کس نبود آنها را نجات دهد. مردم به کوه‌ها پناه می‌بردند.

یک روز شهید پرندی برگشت و به من گفت: «بیا برویم غسل شهادت کنیم.» من خندیدم و گفتم: «ما لیاقت نداریم.» او گفت: «خدا را چه دیدی؟ شاید یکی شهید شود و دیگری جانباز.» همین‌طور شد؛ او شهید شد و من جانباز.

در ادامه فیلم گفت‌و‌گو را ببینید:

کد ویدیو

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه