آخرین یادداشت شهید که جاودانه شد
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «احمد خوشبخت» دهم شهریور سال 1340در فدشکویه شهرستان فسا دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیل به فسا رفت. دوران دبیرستان را در مدرسه ذوالقدر در رشته انسانی پشت سرگذاشت و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. سال 1358 به خدمت سربازی رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به جبهههای کرخه و شوش دانيال اعزام شد. شهيد «احمد خوشبخت» پس از یک سال ایثار و مقاومت سرانجام هفتم خرداد سال 1360 در کرخه به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای فدشکویه فسا به خاک سپرده شد.
متن خاطره: آخرین یادداشت شهید که جاودانه شد
برادر شهيد «احمد خوشبخت» در خاطرهای میگوید: «دوران کودکی و نوجوانی پا به پای هم بودیم. همه مردم روستا احمد را به مرام و شجاعتش میشناختند. روزها گذشت و به 18 سالگی رسید. برای خدمت سربازی نامنویسی کرد و به خدمت رفت. پس از گذراندن دوران آموزشی راهی جبهه شد. مدتی گذشت دلمان برایش تنگ شده بود. دلواپس بودیم؛ میخواستیم بدانیم روزها را در جبهه چگونه میگذراند. نامهای برایش نوشتم. پس از احوالپرسی گفتم: «احمد جان، از اوضاع جبهه برایمان بنویس...»
مدتی گذشت تا اینکه، نامهای به دستمان رسید. نامه را باز کردم. جواب نامه احمد بود. کمی خیالم راحت شد که حالش خوب است. او نیز پس از سلام احوالپرسی در مورد جبهه چنین نوشته بود که تامل برانگیز بود: «برادر جان، اوضاع جبهه را نمیتوان با قلم توصیف کرد... مگر حضرت صاحب الزمان (عج) که شاهد تمام اتفاقات است ظهور کند و از دنیای زیبای رزمندگان روایت کند. شنیدن کی بود مانند دیدن!»
حرفهایش بر جانم نشست. انگار میخواست بگوید آنچه در جبهه میگذرد، فراتر از کلمات است. فراتر از آنچه ما در پشت جبهه میتوانیم تصور کنیم. شاید فقط کسی که خودش شاهد آن روزها بوده، میتواند حقیقت را روایت کند... یا شاید، فقط وقتی آقا بیاید و خودش بگوید، آنوقت همه بفهمند که رزمندگان چه دیدهاند.
انتهای متن/