زندگینامه شهید ارتشی «عباس آلوستانی مفرد»

امام را تنها نگذارید

صبر و پایداری پیشه کنید امام را تنها نگذارید و از فرامین امام اطاعت و پیروی کنید و همیشه گوش به فرمان او باشید.

به گزارش نوید شاهد گلستان، شهید «عباس آلوستانی مفرد» در شانزدهم آبان ماه ۱۳۴۵، در روســتای میرمحله از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش رضا، کشــاورز بود و مــادرش زبیده نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یازدهم مرداد ماه ۱۳۶۶، با سمت تک‌تیرانداز در میمک توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

امام را تنها نگذارید


شهید عباس آلوستانی فرزند رضا متولد ۱۳۵۴ در روستای زیبای میر محله در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود، مرحوم پدر شهید رضا نام داشت و یکی از فعال‌ترین کشاورزان روستا بود به عبارت دیگر می‌توان گفت یکی از بهترین کشاورزان نمونه در سطح روستا بود. او دارای یک برادر و یک خواهر بزرگتر از خودش و سه برادر و یک خواهر کوچکتر از خودش بود. عباس از همان دوران کودکی خنده رو و مهربان بود، در دوران نوجوانی و جوانی نسبت به اعتقاد خانواده و اقوام احترام نگه می‌داشت و با آن‌ها برخورد خوبی داشت، وقتی دوران دبستان را پشت سر گذاشت، برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع راهنمایی به شهر سرخنکلاته رفت. شهید دوره‌ی سه ساله راهنمایی را در شهر سرخنکلاته تحصیل نمود و به علت علاقه مندی بیش از حد او به کار‌های کشاورزی، ترک تحصیل و با سخت کوشی به کار‌های کشاورزی از قیبل کشت برنج و پنبه و ... پرداخت. از زمانی که عباس کار‌های کشاورزی را کاملا یاد گرفت، کوله بار سنگینی را از دوش پدرش برداشت و همه‌ی کار‌های کوچک و بزرگ خانه و کشاورزی را انجام می‌داد و نمی‌گذاشت کوچکترین آسیبی به پدر و مادرش برسد. اسب سواری از ورزش‌های مورد علاقه شهید بود، در دهه‌ی فوق الذکر، اسب یکی از ابزار‌های مورد استفاده‌ی خوب کشاورزی و هم چنین سواری بود، در خیلی از خانه‌ها برای کار‌های جاری و سواری از آن حیوان خوب استفاده می‌کردند، شهید نیز مثل سایرین به این حیوان علاقه‌مند بود و از آن استفاده می‌کرد، اما هر چه بزرگتر شد به ورزش فوتبال علاقه‌ی بیشتری پیدا کرد، چون او اعتقاد داشت روح سالم در بدن و جسم سالم است. شهید در دوران انقلاب در تظاهرات و راهپیمائی‌هایی که در روستا بر علیه طاغوت برپا بود شرکت می‌نمود. او قرآن را با قرائت می‌خواند و معانی آن را نیز مطالعه و از تفسیر‌های آیت الله دستغیب در این زمینه استفاده می‌نمود و او همیشه می‌گفت: تا زمانیکه ملت گوش به فرمان امام باشند، قدرت‌های خارجی و عوامل آنان در منطقه قادر به انجام هیچ کاری نیستند و در مقابل قدرت ملت مسلمان ما تسلیم هستند. این جنگ، جنگ حق و باطل است و ما باید در میادین جنگ حضور همه جانبه داشته باشیم، چرا که پیروزی از آن حق و ملت مسلمان ما می‌باشد. شهید همیشه به اطرافیان خود سفارش می‌کرد، از اوامر امام اطاعت کنند و گوش به فرمان او باشند و نیز برای سلامتی امام دعا نمایند، تا خداوند سایه امام را بر سر ما نگهدارد. صبر و پایداری پیشه کنید امام را تنها نگذارید و از فرامین امام اطاعت و پیروی کنید و همیشه گوش به فرمان او باشید. 
پس از پشت سر گذاشتن سن ۱۹ سالگی که جوان زیبا و قدرتمندی شده بود به خدمت سربازی اعزام گردید، او با توجه به عشق ورزیدن به مملکت و دفاع از حریم مرز‌های وطن از جان و دل به خدمت مقدس سربازی رفت. زمانیکه شهید به خدمت سربازی اعزام شد جنگ شدید بوده او در زمان خدمت بار‌ها به جبهه اعزام گردید، پست فنی او در منطقه بی سیم چی فرمانده گردان بود، در نهایت در سن بیست و یک سالگی، یازدهم مرداد ماه ۱۳۶۶، با سمت تک‌تیرانداز در میمک توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، شهید شد و خانواده، اقوام، دوستان و یاران همه با هم او را با احترام به خاک سپردند.

انتهای پیام/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده