آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۱۰۲۹۲
۱۴:۴۹

۱۴۰۰/۰۴/۲۲

شهید می شوم

نوید شاهد - شهید "حسین احمدی سياه پوش" به مانند تمامی شهداء که دلشان به نور خدا روشن می گردد دلش به نور خدا منور گشته بود و مرتب اظهار می کرد شهید می شوم. در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می‌نماید.
نویسنده :
نادرجلالی


به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید حسین احمدی سياه پوش، چهارم مرداد 1341، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش محمد حسين، کشاورزی مي کرد و مادرش عروس نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت.

 تحصیل:

ایشان پس از گذراندن دوران کودکی در سن شش سالگی تحصیلات ابتدایی را شروع و دوره ابتدایی را تمام نمود لیکن بدلیل فقر مادی خانواده و بی میلی به ادامه تحصیل از آن دست کشید و به کار پرداخت تا کمک خرجی برای خانواده اش تهیه نماید.

اشتغال:

چندین سال متمادی در کوره های آجرپزی دزفول سخت ترین زحمات طاقت فرسا را متحمل شد و در کوره دوران آبدیده گشت. همیشه با سختیها و سرما و گرما دست و پنجه نرم می کرد و خود را برای تلاش فردایش آماده می ساخت و شخصیتش را در کار و تلاش طاقت فرسا درکوره ها شکل داد.

دوران انقلاب:

هنگامیکه ملت شریف ایران درجهت به بند کشیدن استبداد افسار گسیخته رژیم منحوس و منفور شاهنشاهی به رهبری امام خمینی(ره) بپا خواست تا ضربه های کاری خود را بر پیکر مهیب استعمار وارد کند، ایشان بهمراه این خیزش عمومی امت مسلمان و انقلابی ایران فعالانه در تظاهرات شرکت نمود و در خیابانها مانند سایر جوانان انقلابی دراین راه فعالیتهای چشمگیری را از خودبه یادگار گذاشت. از دیگر اقداماتش این بود که با سایر برادران دست به ایجاد تعاونی اسلامی زد و از این راه توانست دست سرمایه داران و گرانفروشان را کوتاه کند.

خدمت سربازی:

با شروع جنگ تحمیلی به منظور ادای دین به انقلاب خود را به ژاندارمری دزفول معرفی نموده تا از این طریق به لباس مقدس سربازی درآید و سرانجام در اردیبهشت ماه سال 1360 به خدمت فراخوانده شد. دوران آموزشی را در پادگان ولی عصر تهران سپری نمود پس از آن به تیپ  1 بجنورد اعزام گردید و از آنجا داوطلبانه جهت مبارزه با عوامل ضد انقلاب به کردستان رفت و به اتفاق تیپ به تنگه جذابه اعزام گردید. بعد از آن در جبهه شوش به عنوان نیروی پشتیبانی انجام وظیفه نمود و از آنجا به منطقه بستان رفته و در عملیات طریق القدس شرکت کرد و پس از چند ماه به جبهه رقابیه اعزام و بدنبال آن بطور فعال در عملیات فتح المبین شرکت جسته و به همراه دیگر همرزمانش برای اسلام و مسلمین افتخار و سربلندی آفرید.

عملیات بیت المقدس:  

پس از عملیات فتح المبین ایشان  به جبهه خرمشهر اعزام گردید و در آنجا خود را برای شرکت در عملیات بیت المقدس مهیا نمود و بالاخره به راه آزادمردان راه حسین ابن علی (ع) بار دیگر گام های سنگین و مردانه خود را برتربت پاک این شهر نهاد و بر حرمت و تقدس این خاک خونین سجده کرد.

آخرین وداع:

پس از عملیات بیت المقدس همراه عده ای از همرزمانش به مرخصی آمد و گویی آمده بود تا وداع آخرینش را با پدر و مادرش بنماید و از آنها حلالیت بطلبد، چرا که همیشه وقتی به مرخصی می آمد اینگونه نبود. این بار شوری و عشقی دگر در سر و دل داشت. به مانند تمامی شهداء که دلشان به نور خدا روشن می گردد دلش به نور خدا منور گشته بود و مرتب اظهار می کرد شهید می شوم.

شهادت:

و سرانجام سوم تير 1361، در کوشک بر اثر اصابت ترکش به سر، شهيد شد. مزار او در شهيدآباد زادگاهش واقع است.

 

بسم ا....الرحمن الرحیم

(چند کلامی از شهیدحسین احمدی سیاهپوش )

همرزمان عزیز برای من دعا کنید تا بسوی شما پرواز کنم وشما دوستان عزیزم اگراین سعادت نصیب من شد که شهید بشوم و بتوانم سربازی فداکار برای اسلام و امام عزیزحسین زمان باشیم مرا در شهید آباد دزفول به خاک بسپارید.


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه