گذری بر زندگی شهید مدافع حرم علی عسگری
سه‌شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۴
زمین سال هاست شاهد آمدن و رفتن انسان های زیادی است، میلیاردها انسان آمدند و رفتند و به جز عده ای محدودی، همه در گذر زمان محو شدند. آنان که ماندگار شدند کسانی بودند که همه چیز را در رضای خدا دیدند و از همه هستی خود در راه خدا گذشتند همانند امام حسین ع

مژده شهادت

نوید شاهد:
زمین سال هاست شاهد آمدن و رفتن انسان های زیادی است، میلیاردها انسان آمدند و رفتند و به جز عده ای محدودی، همه در گذر زمان محو شدند. آنان که ماندگار شدند کسانی بودند که همه چیز را در رضای خدا دیدند و از همه هستی خود در راه خدا گذشتند همانند امام حسین علیه السلام و اهل بیت که در مصائب صبر کردند و یا عده ای دیگر که حرمت انسانیت را شکستند و پرده های حیا را دریدند همانند یزید.
جدال خوبی و بدی تا آخرزمان جریان دارد ولی جوانانی در این سال ها پیدا شدند که حسینی وار زندگی میکنند. قهرمانانی که لبیک یا حسین شان در گوش زمان پیچیده است و شجاعت شان لباس ترس بر قامت دشمنان پوشانده است.
در آستانه پنجمین سالگرد انقلاب، در نهم بهمن سال 62 خداوند علی را به خانواده عسگری عطا کرد. فرزندی پاک که همانند نامش محبت علی علیه السام و اولادش را در دل می پروراند. دوران کودکی را در زادگاهش، طاقانک سپری کرد و تحصیلات مقدماتی اش را نیز آنجا گذراند. در این شماره در خدمت یکی از همرزمان شهید هستیم که بنابر خواسته ایشان از آوردن نامشان معذوریم.

حق طلبی
یکی از خصوصیات بارز علی، روحیه حق طلبی و مقید بودن به اجرای احکام بود. چندین بار با افراد شرور به خاطر نهی از منکر درگیر شده بود. همیشه دایم الوضو بود و به توصیه پدر بزرگش حاج خداداد عسگری همیشه غسل شهادت میکرد. میگفت: «اینجوری اگر در میدان جنگ هم نباشم باز اگر بمیرم شهید حساب میشوم .»


مژده شهادت


روزه در مخازن کروی
علی بعدا ز پایان دوره متوسطه وارد بازار کار شد و سخت کار میکرد. او در پروژه های صنعتی جنوب کشور مشغول کار بود. این اواخر تبدیل به یک استاد کار ماهر شده بود. در محیط کار بارزترین ویژگی اش تقید به مسایل شرعی بود. ماه رمضان علی در پتروشیمی در مخازن کروی بدنه مخازن که تا 100 درجه سانتی گراد حرارت می دید تا گرم بشود  کار میکرد. در آن شرایط حتی اگر کسی روزه هم نبود کار برایش سخت بود ولی علی خیلی تحمل بالایی داشت.



«این اطراف مغازه ای نیست، این هندوانه ها را از کجا آوردید؟! » گفتند: «از باغ کنار پتروشیمی کنده ایم. » علی گفت: «صاحبش میداند؟ » گفتند: «نه! » علی چنگال را بر زمین گذاشت و گفت: «با مال شبهه ناک جسم و روحمان آلوده میشود .»

نان حلال
یک شب با علی به خوابگاه رفته بودیم. دوستان در حال خوردن هنداونه بودند تا ما را دیدند تعارف کردند. علی قبل از اینکه بخورد، پرسید: «این اطراف مغازه ای نیست، این هندوانه ها را از کجا آوردید؟! » گفتند: «از باغ کنار پتروشیمی کنده ایم. » علی گفت: «صاحبش میداند؟ » گفتند: «نه! » علی چنگال را بر زمین گذاشت و گفت: «با مال شبهه ناک جسم و روحمان آلوده میشود .»

مبارزه با آمریکا
زمان حمله آمریکا به عراق بود. یک شب با علی داشتیم یک برنامه تلویزیونی میدیدیم. اخبار سربازان آمریکایی را نشان میداد که به نوامیس مسلمانان تجاوز میکنند. وقتی علی این صحنه ها را میدید تنش می لرزید. معلوم بود چه قدر غیرتی میشد. سال 83 بود که رفت کربلا و این سفر مسیر زندگی اش را عوض کرد. در مسجد کوفه با مجاهدین عراقی آشنا شد و در کنار آنها با سربازان آمریکایی جنگید. تا پایان جنگ عراق چندین بار به عراق رفت و با گروه مقتدا صدر با آمریکایی ها جنگید. علی آن جا آرپی جی زن بود.

بیداری اسلامی
خیلی پیگیر اوضاع منطقه بود. با شروع بیداری اسلامی در منطقه، چندین سفر به عراق، لبنان و سوریه داشت. در لبنان با نیروهای حزب الله همکاری داشت و بعد از اینکه تکفیری ها به سوریه حمله کردند با هدایت حزب الله برای کمک به مردم مظلوم سوریه و حفاظت از حضرت زینب سلام الله علیها راهی سوریه شد.

چریک
علی یک چریک عالی بود. در هر عملیاتی که علی شرکت می کرد باعث روحیه مضاعف نیروها میشد. سوریه علاوه بر جنگ، در کارهایی که تخصص داشت به مردم سوریه کمک میکرد. علاوه بر آن در کارهای امداد رسانی به مجروحین هم شرکت میکرد.

نذر
سال 85 با علی در سیرجان کار میکردیم. روز عاشورا گفت: «یک حاجت دارم و میخواهم یک گوسفند قربانی کنم. در خانه یکی از بچه ها گوسفند را ذبح کردیم. وقتی داشتیم گوشتش را تقسیم می کردیم. علی گفت: «دیشب خواب دیدم سوره صف را با صوت زیبایی دارم میخوانم. کسی تعبیر خوابم را میداند ؟ » به کتاب تعبیر خواب رجوع کردیم که دیدیم امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هر کس سوره صف را در خواب بخواند سرنوشتش به شهادت ختم میشود. »

جهاد باموال و انفس
یک بار از سوریه زنگ زد و گفت: 4« میلیون در حسابم پول هست و یک مقداری هم طلا دارم به پول تبدیلشان کن و برایم بفرست » گفتم: « آنجا تو در جنگی پول به چه دردت میخورد؟ » آیه 20 سوره توبه را خواند که: «کسانی که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و در راه خدا با اموال و جان هایشان جهاد کردند، بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند و اینان رستگارانند. »

گلزار شهدا
عمه ی علی برایمان تعریف کرد: «یک روز قبل از آخرین سفرش با موتور آمد دنبالم و گفت آماده شو تا با هم به جایی برویم، آماده شدم و به گلزار شهدا رفتیم. تعجب کردم. گفتم: «چرا اینجا؟ » گفت: «عمه بشین اینجا، کار دارم. قبر همه شهدا را شست و گوشه گلزار نشستیم. گفت: «عمه میبینی اینجا چقدر با صفاست. این صفا و صمیمیت اینجا به یمن برکت شهداست. عمه، من هم شهید میشوم و همین جایی که نشستیم مزارم میشود. »»

شهادت
3 بعد از ظهر دوشنبه دهم بهمن سال 91 همزمان با ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، مصادف با روز تولد خودش به شهادت رسید. همرزمانش میگویند بیش از 10 تکفیری را کشت و بعد هم به آرزویی که سال ها خانه به دوشش بود رسید. برای مادرش گفته بود که کنار ضریح ابا عبدالله الحسین علیه السلام شهادت خودش را دیده بود. همانطور که در مسجد کوفه هم دیده بود که با تیر مستقیم شهید میشود و همان جوری شهید شد.


مژده شهادت

آگاهی از شهادت
امام جماعت حرم حضرت رقیه سلام الله علیها نقل میکند: «سه روز قبل شهادت ایشان، با چند نفر از مجاهدین لبنانی پیش ما آمدند و به او گفتم آقای عسگری شما چند ماه است که در سوریه هستید. یک سفر به ایران بروید و به خانواده تان سر بزنید. علی لبخندی به من زد و گفت: «شما فکر میکنید من به اراده خودم اینجا آمده ام؟ من مولایم امام حسین (ع) را در خواب دیدم، خود حضرت وعده شهادت به من  دادند. بازگشتی در کار نیست. »

تشییع
وقتی پیکرش را برای تشییع به شهرشان آوردند غوغایی به پا شد، همه میخواستند خود را به تابوت علی برسانند. یاد حرفش افتادم که گفته بود: «من خیلی زود شهید میشوم و در این قسمت گلزار شهدا دفن می شوم. » همانطور که گفته بود شد و همان جا دفنش کردند. »

لباس شهادت
بعد از شهادت علی یکی از رزمنده های حزب الله که آرزوی شهادت داشت، اصرار کرد که لباس علی را به او بدهیم، می گفت: «مهر شهادت بر لباس علی خورده ». بالاخره لباس را گرفت و در همان لباس 3 روز بعد به شهادت رسید.


وصیت نامه شهید علی عسگری

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون

حسبی الله و نعم الوکیل و نعم النصیر ماشاالله لا حول ولا قوت الا به الله العلی العظیم توکلت علی الحی الذی لا یموت الحمدولله الذی لم یتخذ صاحبة ولا ولدا ولم یکن له شریک فی الملک ولم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا..
من علی عسگری فرزند بهروز پس از سپاس خداوند عزوجل و نثار درود بر محمد و آل محمد شهادت می دهم که خدایی به جز خدای یگانه نیست شهادت می دهم که محمد(ص) پیامبر و آخرین فرستاده خداست شهادت می دهم که قرآن کتاب آسمانی و دستور زندگی من بود شهادت می دهم که علی(ع) که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد مولا و ولی من بود. اما اکنون که این وصیتنامه را می خوانید نمیدانم که خداوند مرگم را چگونه رقم زده است ولی تمام آرزویم و تلاش شبانه روزی ام بر این بوده که شامل آیه شهدا عند ربهم یرزقون باشم. اما خدا میداند که برای شامل شدن بر این آرزو با تمام توان تلاش کرده ام، امید است که خداوند قبولم کرده باشد. برادران و خواهران آیا نشنیده اید که رسول الله فرمود: هرکس ندای فریادخواهی مسلمانی را بشنود و به کمک او نشتابد مسلمان نیست؟ آیا ندای فریادخواهی ملت های مظلوم و مسلمان را نمی شنوید؟ شاید تصور کنید که میگویم بیشتر از توان خود را هزینه کنید اما آیا به کمترین میزان نیز که حفظ حرمت و ابهت انقلاب و مملکتمان می باشد نمی توانید هزینه کنید؟ آیا اگر مقداری از مایحتاج زندگی بر ما کاسته شد باید سراسیمه شده به جان هم بیفتیم؟
عزیزانم راه را غلط نروید راه همان است که رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت العظمی امام خامنه ای ما را بر آن هدایت می کند هوشیار باشید که دشمن ریشه ما را هدف گرفته، چشم دشمن را هدف بگیرید.


برادران و خواهران به شما وصیت میکنم از رهنمود های رهبر والا مقام و فرزانه امام خامنه ای راه را بجویید. برای مادیات زیاد خود را به زحمت نیندازید و قدری به فکر آخرت باشید این مشکلات به قول مرجع عالی قدر آیت الله بهجت که روحش قرین رحمت خدا باد گرفتاری های قبل از ظهور امام زمان برای مسلمانان می باشد

بنده همیشه آرزو داشتم که در زمان سیدالشهدا بودم و در رکابش جهاد می کردم اما دیدم الان هم فرقی با آن زمان نمی کند شیعیان در سرزمین شام در ظلم و ستم هستند حتی بارگاه احیاگر عاشورا حضرت زینب کبری مورد تعرضل شکر کفر واقع شده اند الان که این وصیتنامه را می خوانید امیدوارم حضرت زینب(س) مرا به عنوان پاسدار حرم بارگاه مبارکش و مدافع شیعیان مظلومش پذیرفته باشد. برادران و خواهران به شما وصیت میکنم از رهنمود های رهبر والا مقام و فرزانه امام خامنه ای راه را بجویید. برای مادیات زیاد خود را به زحمت نیندازید و قدری به فکر آخرت باشید این مشکلات به قول مرجع عالی قدر آیت الله بهجت که روحش قرین رحمت خدا باد گرفتاری های قبل از ظهور امام زمان برای مسلمانان می باشد. عزیزانم اندکی صبر، سحر نزدیک است. اما همشهریان گرامی دوستان و آشنایان و اقوام در این مدت در زندگی فراز و نشیب های زیادی کشیده ام که غالبا بر اساس بعضی سوءتفاهم هایی بوده که بعضی عزیزانم مرتکب شده اند، همه شما را حلال می کنم اما تعدادی از شما نیز بر گردن من حق داشتید، با تمام توان و امکان تلاش کردم که رضایت شما حاصل شود و به نظر خودم توانستم بیشتر دین ها را ادا کنم و رضایت حاصل کنم اما آنهایی که بر گردن من حق دارند به یگانگی خدا سوگندتان می دهم که یا حلالم کنید یا از پدر و برادرانم بخواهید تا جبران کنند چون من قصدم بدی نبوده که دینی برگردنم باشد. وجودتان را شامل این حدیث کنید که می فرماید در روز قیامت منادی فریاد می زند کسانی که از خدا طلبکار هستند برخیزند، تعدادی از مردم بر می خیزند از آنها سوال می شود که شما چکار کرده اید که از خداوند طلبکارید؟ می گویند: ما بندگانش را بخاطر خدا حلال کردیم و اکنون از خدا طلبکاریم. اما پدر و مادر عزیزم اگر خونم در راه خدا ریخته شد اندوهگین نباشید، شادی کنید که این آرزوی اولیای خدا بود آیا نه این است که همه دیر یا زود خواهند رفت؟ پس فقط صبر کنید و به یاد اهل بیت سید الشهدا سوگواری کنید و در آمرزش من هم دعا کنید والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

علی عسگری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده