به مناسبت سالروز شهادت وصیت نامه شهید «ناصر ابوالقاسمی» منتشر شد؛
من به جبهه می روم و جان و قطره و قطره خون خود را در راه اسلام و آرمانم می دهم تا شاید با این قطره خون ناقابل خود یک قدم مثبت در راه هدف و آرمانم برداشته باشم .
ش

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید ناصر ابوالقاسمی/ هجدهم شهریور 1344، در شهرستان ری دیده به جهان گشود. پدرش حسن، کارگری می کرد و مادرش فاطمه نام داشت. در حد دوره ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه یخچال سازی بود.به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و نهم آبان 1362، در پنجوین عراق به شهادت رسید. پیکر وی در روستای قاسم آباد تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید «ناصر ابوالقاسمی» که در تاریخ بیستم شهریور 1362 نوشته است را در ادامه می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان که نام او سرچشمه حیات ما است و به نام آن کسی که روح او را در قالب ما دمیده و ما هم باید آن مسئولیتی که آن قدر توانا بر دوش ما نهاده به نحو خوب اجرا و به مرحله عمل برسانیم .

دعا

خدایا؛ بارالها، بروردگارا ، معبودا، معشوقا ، مولایم من ضعیف و ناتوان که تحمل از دست دادن پاهایم را ندارم پس چگونه تحمل عذاب تو را می توانم بکنم خدایا مرا ببخش . از گناهان من درگذر که تو کریم و رحیم هستی .

این بار مسئولیتی که بر دوش همه ما قراردادی مسئله جنگ است و این جنگی است که به وسیله ابر قدرتها بر ما تحمیل شد و می خواهند به زور ما را به زیر سلطه و استعمار خود بکشانند و این وظیفه فرد فرد ما است که اسلحه به دوش بکشیم و به جبهه نبرد کنیم و این کفار از خدا بی خبر از مملکتان بیرون کنیم و ریشه ظلم را بیرون بیاوریم تا دیگر ظلم و ستمی وجود نداشته باشد و نه قدرتمندی وجود داشته باشد که ضعیفان را به بند خود اسیر کند من به جبهه می روم و جان و قطره و قطره خون خود را در راه اسلام و آرمانم می دهم تا شاید با این قطره خون ناقابل خود یک قدم مثبت در راه هدف و آرمانم برداشته باشم .

و شما ای پدر و مادر من هیچگاه چنان فکر نکنید که به اجبار یا به طور دیگری به جبهه رفته ام بلکه هدفم پیروزی اسلام است و به شما سفارش می کنم که هیچ وقت به دشمنان سر تسلیم فرود نیاورید و در برابر دشمنان اسلام خشمگین باشید و از شهید شدن من ناراحت و افسرده نباشید که با شهادت در راه اسلام به بهشت خواهیم رفت مادر هیچ وقت ناراحتی نکنید که فرزندت را با آن گریه ناراحت کنی بلکه تلیغ برای اسلام کنید و همکاری کامل را با رهبر کنید و در هر کجا که هستید نگذارید که دشمنان اسلام سر بیرون بیاورند و مردم را شکنجه دهند .

من از شما طلب بخشش می کنم که اگر اینجانب در زندگیم اشتباهی و ناراحتی برای شما ایجاد کرده باشم و شما مرا به بزرگواری خودتان ببخشید و از برادرانم می خواهم که دنباله رو راه من باشند و راه حسین گونه ما را ادامه دهید و همچنین شما خواهرانم امیدوارم که شما هم مثل زینب باشید و راه اسلام را ادامه دهید تا شما هم از این انقلاب ثمره ای برده باشید.

خداحافظ

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده