به مناسبت سالروز «شهادت» وصیت نامه «شهید اصغر کریمی» منتشر شد؛+دستخط شهید
«شهید اصغر کریمی» در وصیت خود می نویسد؛ اگر من شهید شدم اشک برای من بریزید قلبم را شکسته خواهید کرد. پس می گویم. که برای من گریه نکنید برای حضرت علی اکبر پسر حضرت امام حسین(ع) که شما یک پسر داشت و در راه خدا جان خود را نثار کرد. درست که فرزندتان از میان دور است.ولی با کاروان امام حسین همراه است. مادر جان مبادا برای من مشکلی به تن کنید،.
شهید اصغر کریمی

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید اصغر کریمی/ بیست و چهارم اردیبهشت 1343، در شهرستان ورامین دیده به جهان گشود. پدرش علی اکبر، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم خرداد 1367، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر او را در سیدفتح الله زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه به یادگار مانده از «شهید اصغر کریمی» را در ادامه می خوانید؛

چنان بر صدام و آمریکا و استکبار غرب سیلی بزنید که برق آن چشم استکبار شرق را کور کند. امام خمینی(ره).

با سلام به آقا امام زمان(ع) و نایب بر حقش امام امت خمینی بت شکن و درود بر روان پاک طیبه شهدای اسلام خصوصاً شهدای جنگ تحمیلی و درود و سلام به رزمندگان کفر ستیز اسلام که با رزم خود هر گونه آرامش را از دشمن زبون سلب کرده اند.

و من وصیتم را در حدود ساعت 8 شب نوشته ام چون صبح زود می بایست می رفتم و نوشته برای تو این جببین. گریه در جوایم نکنید چون دشمن خوشحال می شود.

اکنون آخرین فرصتهای دنیا است، آخرین لحظات شاید که آخرین روز عصر من باشد مادر جان و امشب با همه شبهای دیگر فرق دارد. امشب آسمانها خون گریه خواهند کرد و ستارگان با همه فروغ و روشنائیشان مرواریدهای خونین را بر خواهند چید.

امشب شب فرخنده است شب از خود گذشتن شب هدیه دادن به خداوند است خداوند هدیه ناقابل و بی مقدار از اینجانب اصغر کریمی را نیز بپذیر.

امشب شب معراج شب پرواز شب دیدار با مهدی(عج) شب ایمان شب فداکاری شب ایثار، شبی که گلهای مهدی(عج) برچیده خواهند شد.

وصیت در زیر رگبار گلوله...

شب جویبارهای خون. الله الله الله همه وسایلم را جمع کردم و آماده برای حرکت صبح زود شدم. مادرم گفت: پسر چه کار می کنی؟ چی می نویسی فردا باید صبح زود بروی بخواب تا زود بلند شوی. نمی دانست که من فردا بروم باید در مأموریت از پیش تعیین شده بروم.

و من گفتم وصیتم را این جا می نویسم. در خانه خود می روم وقتی که من وصیت می نوشتم آرامش عجیبی سرتاسر قلبم را فرا گرفت گویی که آرامش از این ممکن نیست.

همانا یا خدا دلم را آرام می کند گاه گاهی در میان این همه هیاهو به یاد خانه و زندگی می افتم یاد خدا خانواده عزیزم یاد مادری که همیشه برایم زحمت می کشید.

و من هرگز جبران زحمتهایش را نتوانستم بکنم وقتی که بیاد رنجهای زندگیش می افتم ابرهای قلبم شروع به باریدن گریه های فراوان می کند، که همه قلبم را پر می کند. نه نه هرگز از یادم نمی رود ای مادر شبهای که بی خوابی کشیده ای.

وصیت در زیر رگبار گلوله...

ای پدر و ای خواهر ای برادرم حتی هجرت از این دنیای فانی نمی تواند فاصله ای بین من و شما عزیزان ایجاد کند. اما با وجود این همه رنجها و این همه رنجها و این گرفتاریهای وقتی به اسلام فکر می کنم می بینم که درد اسلام بالاتر از این حرفهاست.

بنابراین با دیگر از شما مادر عزیزم و پدر گرامیم و خواهرانه عزیزم و شما برادرم اگر من به شهادت رسیدم در شهادت من گریه نکنید.و غمگین نشوید گریه برای اسلام باشد گریه برای گرفتاری مسلمین باشد.

و می گویم که اگر من شهید شدم اشک برای من بریزید قلبم را شکسته خواهید کرد. پس می گویم. که برای من گریه نکنید برای حضرت علی اکبر پسر حضرت امام حسین(ع) که شما یک پسر داشت و در راه خدا جان خود را نثار کرد. درست که فرزندتان از میان دور است.

وصیت در زیر رگبار گلوله...

ولی با کاروان امام حسین همراه است. مادر جان مبادا برای من مشکلی به تن کنید، چون می خواهم مثل امام محمدجواد امام نهم که سه روز برای او عزاداری کرد هم جواد باشم. خواهش می کنم در مرگ من شیون مکنی.

نیم از شب گذشته باید دیگر وصیتم را خاتمه دهم. مادر جان اگر این وصیت را نوشته ام چون من شهادت را پذیرفته ام و آماده شده ام اگر نصیبم شده شما آرزویم من همین بوده است و از خدای بزرگ همین راه را می خواستم.

دستخط وصیت نامه «شهید اصغر کریمی» منتشر شد

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده