در سالروز شهادت شهید« سعید حیدر زاده»
اين پيروزي باشما سهيم باشم و ممكن است كه نتوانم در نزد شما به اين مجلس شادی شركت نمايم ولي فرقي نمي كند چه ما سربازان بتوانيم كه باشما باشيم وچه نتوانيم به هرحال ملت ايران آسوده خواهند بود...
نامه شهیدبه برادرش؛ آسودگی ملت ایران در گرو شهادت ماست

نویدشاهد البرز:

سروان شهید«سعید حیدرزاده» در سال 1334 ، در تهران در خانواده مومن و متدین به دنیا امد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری شد. در سال 1358، اولین دوره فارغ التحصیل (دوره سپهبد قره نی) افسری جمهوری اسلامی به درجه ستوان دومی مغتخر گردید.

دو ماه در منطقه کرمانشاه سردشت و بانه به فرماندهی سرکار سرهنگ صیاد شیرازی با اشرار مسلح جنگید و شجاعت بی نظیری از خودش نشان داد. 14 ماه در تیپ23 هوابرد «نوهد» در جبهه های اهواز «سوسنگرد» ایلام «سرنی» دزفول مخصوصا تپه میمک فرمانده عملیات بوده و شجاعت و رشادت بی نظیری از خود نشان داده و به فتح «تپه میمک» نایل آمده است.

افسری با ایمان با اعتقاد به مبانی اسلام و با جان و دل با خستگی ناپذیر 14 ماه در جبهه های مختلف با لشگر کفار بعثی مردانه جنگید و همیشه آرزوی شهادت در میدان نبرد را داشت. در جبهه های جنگ به گفته فرمانده ایشان سرهنگ «توکلی» و «سرهنگ «کامل» رشادت و شجاعت بسیار از خود نشان داده است و چندین دفعه شبها در عملیات گشت شبانه وارد خاک عراق شده است.

این طور همرزمانش اظهار می دارند خواب را به لشگر کفار بعثی حرام نموده و بنا به گفته فرمانده اش « سرهنگ توکلی» لااقل 150 نفر از کفار بعثی را شخصا به درک واصل کرده است. در «میمک» در جنگ تن به تنی شرکت داشته و چند دفعه از محاصره ارتش عراق خلاص شده است.

در پادگان تیپ23 «نوهد» تمام پرسنل از رفتار و کردار او راضی بودند بارها جهت اوردن خلبان عراقی چندین ساعت تپه ها را گشته و خلبان را دستگیر و تحویل یگان داده در ماموریت اخر که در جبهه ابادان بود به به همرزمانش می گویدحلالم کنید. به ارزوی خود شهید شدن در راه دین و وطن است خواهم رسید.

سرانجام در تاریخ بیست و سوم آذر ماه 1360، در جبهه آبادان به لقاءاله پیوست و به آرزوی دیرینه خود رسید و پیکر مطهر شهید هم در جوار «امامزاده محمد» کرج آرمیده است.

نامه شهید برای برادرش از جبهه؛ آسودگی ملت اران در گرو شهادت ما

برادرعزيزم باعرض سلام گرم اميدوارم كه حال شما خوب باشد وسلامت باشيد الحمدالله حال من هم خوب است. هوشنگ جان! واقعأ جايت خالي است كه ببيني برادران ارتشي و پاسداران چگونه شبانه روز در زير باران توپ گلوله مشغول نبرد با سپاه كفرهستند والبته كه پيروزي هم با ماست ومطمئن باشيد كه برادران پاسدار و ارتشي شما موفق ازاين نبرد برمي گردند.
ازجان گذشتگی برادران رزمنده واقعأ قابل ستايش است كارمن هم دركنارديگر برادران پاسداری ازاين مرز و بوم است تلفات دشمن واقعأ زياد است و راديوهای خارجي كه نمي توانند پيروزي ايران رابه چشم ببينند همه باهم شروع مي كنند به دورغ پردازي برعليه ايران ، اما عاقلان دانند كه اوضاع واحوال عراق بدبخت درچه حال است و همين روزها است دولت بعث عراق سقوط کند و ما ومردم مستضعف عراق از شر آنها راحت خواهيم شد.
 ان شاالله و تعالی من هم ممكن است كه دراين پيروزي باشما سهيم باشم و ممكن است كه نتوانم در نزد شما به اين مجلس شادی شركت نمايم ولي فرقي نمي كند چه ما سربازان بتوانيم كه باشما باشيم وچه نتوانيم به هرحال ملت ايران آسوده خواهند بود و آزاد و انقلابمان به دنيا صادر خواهد شد.

پاسداران دراينجا غوغا كرده اند شعار ما سربازان ايراني درجبهه اين است
مرگ اگر مرداست گر نزد من آي               تادر آغوشش بگيرم تنگ، تنگ


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده