در سالروز شهادت « شهید حسین بچم»
در زندان ساواک توسط عوامل شاهنشاهی مورد شکنجه و ضرب و شتم شدیدی قرار گرفت. پدر ایشان که از مفقود شدنش نگران و پریشان شده بود برای یافتن وی به همه جا سر زد و نهایتا در باغ شاه قدیم به همراه 400 نفر دیگر که به طور بدی در آنجا زندانی شده بودند، او را یافت...
ازمبارزات انقلاب تا دفاع مقدس ...از جانبازی تا شهادت

نویدشاهد البرز:

شهید «حسین بچم» در سال 1337، در شهر قزوین دیده به جهان گشود و در سال 1342 زمانیکه پنج سال داشت همراه خانواده به تهران و محله «امام زاده حسن» مهاجرت کرد.

ایشان تحصیلات ابتدایی و تکمیلی را در همان محله به اتمام رساند.وی یکسال قبل از پیروزی رسیدن انقلاب فعالیتهای اسلامی را در مسجد واقع در پل امامزاده معصوم شروع نمود.

او همراه با بچه های محل در سال 56، به کتابخانه واقع در خیابان فلاح رفته و آنجا را به علت فعالیتهای کمونیستی و غیر اخلاقی به آتش کشیدند که در حین این عملیات ژاندارمهای رژیم پهلوی او را دستگیر و روانه زندان کردند.

ایشان در زندان ساواک توسط عوامل شاهنشاهی مورد شکنجه و ضرب و شتم شدیدی قرار گرفت. پدر ایشان که از مفقود شدنش نگران و پریشان شده بود برای یافتن وی به همه جا سر زد و نهایتا در باغ شاه قدیم به همراه چهارصد نفر دیگر که به طور بدی در آنجا زندانی شده بودند،  او را یافت .

شهید حسین بچم بعد از پیروزی انقلاب در موتور سازی به کار و امرار معاش مشغول بود که جنگ تحمیلی ایران و عراق شروع شد. ایشان لبیک گویان با اعزام سپاه به عنوان تدارکات چی به جبهه های نبرد حق علیه باطل روانه گشت. شهید بعد از یکسال که در جبهه های جنوب مشغول نبرد با کفار بعثی بود که توسط دژخیم از ناحیه ران پا مجروح گشت و به پشت جبهه و نزد زن و بچه خود بازگشت. سپس بعد از اینکه بهبودی و سلامت حاصل شده دوباره روانه جبهه گردید که این بار در کربلای پنج در منطقه جنگی باختران به وسیله بمب شیمیائی مجروح و دچار موج گرفتگی گردید که منجر به بستری شدن در بیمارستان شد.

ایشان بعد از مرخص شدن از بیمارستان توسط بنیادشهید در واحد موتوری کرج مشغول به کار شد که به دلیل اینکه جانباز اعصاب و روان بود نتوانست کار کند. بعد از مدتی به علت مجروحیت شیمیائی در بیمارستان بقیة الله بستری شد و نهایتا این عزیز بزرگوار بعداز تحمل رنج و درد بسیار به آرزوی دیرینه خود که همانا شهادت و رسیدن به ابدیت بود شتافت و در روز بیست و نهم آبان ماه 1369 ، به خیل یاران خود پیوست و پیکر پاک شهید درجوار « امامزاده محمد» کرج آرمیده است.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۲
در انتظار بررسی : ۶
انتشار یافته: ۶
گلبهارتاجیک
|
Romania
|
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۶
0
1
من دختر5ساله بودم دایی حسین ام خیلی عذاب کشید 5سالم بود شهید شد خیلی گریه کردم ای کاش بود
گلبهارتاجیک
|
Romania
|
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۶
0
0
من دختر5ساله بودم دایی حسین ام خیلی عذاب کشید 5سالم بود شهید شد خیلی گریه کردم ای کاش بود
گلبهارتاجیک
|
Romania
|
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۶
0
0
من دختر5ساله بودم دایی حسین ام خیلی عذاب کشید 5سالم بود شهید شد خیلی گریه کردم ای کاش بود
گلبهارتاجیک
|
Romania
|
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۶
0
2
من دختر5ساله بودم دایی حسین ام خیلی عذاب کشید 5سالم بود شهید شد خیلی گریه کردم ای کاش بود
گلبهارتاجیک
|
Romania
|
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۶
1
0
من دختر5ساله بودم دایی حسین ام خیلی عذاب کشید 5سالم بود شهید شد خیلی گریه کردم ای کاش بود
زهرابچم
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۰۱:۲۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۲
0
0
زهرابچم خواهر شهید حسین خیلی زحمت کشیده وقتی توانی راه رفتن نداشتن مادرم زهرا کمک به دایی حسین میکرد همیشه انتظار می‌کشید تا خدمت به کشور خود کنه آرزو شهادت داشت همیشه خونه مابود ای کاش کنار خانوادهش بودزهرا مادر گلبهارتاجیک
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده