دوشنبه, ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۳۶
يكي از موضوعات مهم در اسارات بحث شكنجه اسرا توسط بعثي‌ها بود. عراقي‌ها از لحاظ روحي و جسمي بچه‌ها را مورد شكنجه قرار مي‌دادند.
خاطراتي از شكنجه در اسارتخاطراتي از شكنجه در اسارت

نوید شاهد: يكي از موضوعات مهم در اسارات بحث شكنجه اسرا توسط بعثي‌ها بود. عراقي‌ها از لحاظ روحي و جسمي بچه‌ها را مورد شكنجه قرار مي‌دادند. آنها خلاف مقررات و معاهده ژنو از همه نوع شكنجه‌اي استفاده مي‌كردند. اين نوع برخورد و شكنجه‌ها از خصوصيات بارز طرف باطل جنگ به شمار مي‌رفت چراكه جنگ ما جنگ حق عليه باطل بود. من به مدت يك سال و نيم مفقود‌الاثر بودم يعني كسي نمي‌دانست زنده هستم يا نه؟ در دوران اسارت بسياري از بچه‌ها بر اثر شكنجه شهيد شدند. در طرف مقابل ما در اردوگاه‌هاي خودمان در ايران خيلي به اسرا اهميت مي‌داديم.

يكي از انواع شكنجه بعثي‌ها نسبت به اسرا، رها كردن مجروحان به حال خودشان بود. آنها من را 30 ساعت در اردوگاه زخمي رها كرده بودند و بعد به بيمارستان بصره انتقال دادند و بعد از چند ساعت بدون بيهوشي مرا عمل كردند. 17 بخيه خوردم، سه بخيه اول به هوش بودم و بعد بيهوش شدم.

زماني كه خبرنگاران خارجي مي‌خواستند از اسراي ايراني ديدار كنند ما را به اتاق‌هاي مرتب و تميز انتقال دادند و بعد از گرفتن خبرها و عكس‌هاي‌شان، مجدداً به مكان قبلي كه شبيه يك انباري بود منتقل كردند.

جراحت‌هاي صورت من بسيار عفونت كرده بود، به طوري كه نمي‌توانستم نفس بكشم. هيچ نوع آنتي‌بيوتيكي نبود، زنده‌ماندن‌مان كار خدا بود. به شخصه تصور نمي‌كردم شش ماه بيشتر زنده بمانم.

يكي ديگر از مشكلات اسرا در اردوگاه‌هاي عراقي، غذاي ناسالم و نامناسب بود. در زمان اسارت به ما دو وعده غذا مي‌دادند. يك غذا آش مانند صبح مي‌دادند و ساعت 3 بعد از ظهر مقداري برنج و گوشت يخ زده كه بچه‌هاي خودمان درست مي‌كردند. بچه‌هايي كه جوان بودند و مجروح نياز به تغذيه مناسب‌تر و سالم‌تري داشتند تا قوت بگيرند و جان داشته باشند در برابر شكنجه عراقي‌ها دوام بياورند. اگر يكي از وعده‌هاي غذايي به هر دليل حذف مي‌شد، بچه‌ها از حال مي‌رفتند.

نمي‌دانم سلول‌هاي انفرادي عراقي‌ها را چطور بايد برايتان تشريح كنم. يكي از اين سلول‌هاي انفرادي در اردوگاه موصل بود. خدا براي هيچ بنده‌اي نخواهد. محيط آلوده، دود آشپزخانه كه به سلول هدايت مي‌شد، گرماي وحشتناك، شكنجه‌هاي بعثي‌ها و...

حتي گاهي اجازه نمي‌دادند تا يك هفته از دستشويي استفاده كنيم.

اگر كسي يك هفته در انفرادي بود، ما از چهره او مي‌فهميديم كه انفرادي رفته. اگر مدد اهل بيت(ع) و توسل به آنان نبود، هرگز نمي‌توانستيم آن شرايط دشوار را تحمل كنيم.

* فرمانده سپاه آذربايجان شرقي
منبع: روزنامه جوان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده